(اسمى كه آخرش محذوف است)
چند اسم است كه حرف محذوف در آنها برميگردد ، وآنها «اب ، اخ ، حم : پدرشوهر ، هن : چيز ، فم : دهان» ميگوئى : «ابوان ، اخوان ، حموان ، هنوان ، فموان» در فم فمان نيز گفته شده.
ودر غير اينها برنميگردد ، مانند «يد ، دم ، غد ، اسم ، ابن ، سنة ، لغة» در اينها ميگوئى : «يدان ، دمان ، غدان ، اسمان ، ابنان ، سنتان ، لغتان»
(اسمى كه تثنية نميشود)
وآنها «بعض ، كلّ ، اجمع ، اكتع ، ابصع ، جمعاء ، جميع ، احد ، ديّار ، واسماء عدد ، وافعل تفضيل با من».
(تثنيه هائى كه مفرد ندارد)
«اثنان ، اثنتان ، ثنتان ، كلا ، كلتا» اين دو كلمة نون ندارد چون لازم الاضافة است ، وبعضى اسماء مفرد است ومعنايش مثنّى است مانند «شفع ، زوج»
(كلماتى كه مثنّى ندارد)
اسم مركّب مثنّى نميشود ، پس اگر مركّب اضافىّ است جزء اول مثنّى ميشود وبه جزء دوم اضافة ميگردد ، مانند «عبد الله ، ابو جعفر ، ابن عبّاس» در اينها ميگوئى : «عبد الله وعبدى الله ، ابوا جعفر وابوى جعفر ، ابنا عبّاس وابنى عبّاس» واگر مركّب مزجىّ است ، مانند «سيبويه» گفته اند كلمه «ذوا» به آن اضافة ميشود وميگوئى : «ذوا سيبويه»