فى القرآن : ياء ساكن اول است حذف ميشود ، ولام ساكن دوم است.
على الخاشعين : ساكن اول الف على ، ساكن دوم لام است ، در اين چهار مثال دو حرف ساكن در دو كلمه است ، وگفتيم : از جهت قرائت پهلوى هم واقع شوند ، زيرا همزه وصل در اين مثالها از جهت كتابت ميان دو ساكن فاصلة است ، ولى از جهت قرائت دو ساكن پهلوى هم هستند ، چون همزه وصل در درج كلام قرائت نميشود ، والبتّه هميشه دو ساكن در دو كلمه يكى آخر كلمه اول وديگرى اوّل كلمه دوم است ، وميانشان همزه وصلى در اول كلمه دوم فاصلة ميباشد ، زيرا ابتداء به ساكن دشوار است ، وهمزه وصل حرف مستقلّى نيست ، بلكه در اول هركلمه اى كه حرف اولش ساكن است ميآورند تا ابتداء به ساكن نشود.
قل ، بع ، خف : هر يك صيغه امر حاضر است ، در اصل : قول ، بيع ، خاف بوده ، عين الفعل ولام الفعل هردو ساكن هستند ، عين الفعل كه حرف مدّ است در قرائت وكتابت هردو حذف گرديده ، وتفصيل اين سه مثال ومانند آنها در فصل حروف علة خواهد آمد.
اتوا الزّكاة : واو كه ساكن اول است به ضمّة متحرّك شده ، زيرا حرف مدّ نيست ، چون ماقبلش مفتوح است ، وساكن دوم لام است كه در زاء ادغام شده ، برخلاف آتوا الزّكاة كه واوش حرف مدّ است ، وآتوا صيغه ماضى وآتوا صيغه امر است ، چنانچه در فصل معتلّ بيان خواهد شد ، وتحريك به ضمّة بمناسبت واو است.