اين ماده است زيرا براى انسان موجب سلامت در آخرت وآرامش در دنيا است ، «آمن» «اءمن» بوده ، طبق قاعده مذكورة فاء الفعل قلب به الف شد «آمن» گرديد ، وچهارده صيغه همچنان صرف ميشود ، «يؤمن» چون دو همزة جمع نشده فاء الفعل بصورت همزه باقى است ، مگر صيغه متكلّم وحده كه قلب به واو ميشود و «اومن» ميگويند ، «آمن» اصلش «اءمن» بوده ، طبق آن قاعدة فاء الفعل قلب به الف شد «آمن» گرديد ، پنج صيغه ديگر بر همين منوال است ، هشت صيغه غائب ومتكلم بصورت مضارع لام مكسور بر سرش ميآيد ، وايمان «اصلش» اءمان بوده ، طبق آن قاعدة عمل شد «ايمان» گرديد ، واز اين مثال است : «آثر ، يؤثر ، آثر ، ايثارا : برگزيدن» ثلاثى مجردش «اثر ، ياثر ، اثرا» بهمان معنى است.
ومهموز الفاء از باب تفعيل ومفاعلة وانفعال وتفعّل وتفاعل واستفعال در همه صيغه ها مانند سالم صرف ميشود ، وتغيير وعارضه اى بر آنها نيست ، جز مصدر باب استفعال كه جائز است فاء الفعل قلب به ياء گردد ، و «استئجار واستئذان» مثلا «استيجار واستيذان» گفته شود ، بلكه اين جواز يعنى ابدال همزة به واو يا ياء يا الف در بسيارى از كلمات جارى است ، وشرح آن در كتب مفصّلة مانند شرح نظّام مذكور است مانند «راس : سر» كه «راس» و «بئر : چاه» كه «بير» و «بريئة : آفريدگان» كه «بريّة» و «نبىء : پيغمبر» كه «نبىّ» و «مقروء : خوانده شده» كه «مقروّ»