چون بعد از حرف مضارع متحرك است ، مانند : «عد ، عدا ، عدوا ، عدى ، عدا ، عدن» كه از «تعد ، تعدان ، تعدون ، تعدين ، تعدان ، تعدن» گرفته شده ، و «رث ، رثا ، رثوا ، رثى ، رثا ، رثن» كه از «ترث ، ترثان ، ترثون ، ترثين ، ترثان ، ترثن» گرفته شده ، و «ضع ، ضعا ، ضعوا ، ضعى ، ضعا ، ضعن» كه از «تضع ، تضعان ، تضعون ، تضعين ، تضعان ، تضعن» گرفته شده.
ونيز در معتل العين از هربابى باشد نيازى به همزه وصل نيست مانند : «قل ، قولا ، قولوا ، قولى ، قولا ، قلن» و «خف ، خافا ، خافوا ، خافى ، خافا ، خفن» و «بع ، بيعا ، بيعوا ، بيعى ، بيعا ، بعن».
٧ ـ «باب افعال» اسمع ، اسمعا ، اسمعوا ، اسمعى ، اسمعا ، اسمعن ، اسماعا : شنوانيدن.
٨ ـ «باب تفعيل» بدّل ، بدّلا ، بدّلوا ، بدّلى ، بدّلا ، بدّلن ، تبديلا : چيزى را بجاى چيزى قرار دادن.
٩ ـ «باب مفاعلة» ضارب ، ضاربا ، ضاربوا ، ضاربى ، ضاربا ، ضاربن ، مضاربة : زد وخوردكردن.
١٠ ـ «باب تفعّل» تصعّد ، تصعّدا ، تصعّدوا ، تصعّدى ، تصعّدا ، تصعّدن ، تصعّدا : بالا رفتن.
١١ ـ «باب تفاعل» تقارب ، تقاربا ، تقاربوا ، تقاربى ، تقاربا ، تقاربن ، تقاربا : بهم نزديك شدن.
١٢ ـ «باب فعللة» هرول ، هرولا ، هرولوا ، هرولى ، هرولا ،