او را گفت پديدآى پس پديدار شد ـ سوره آل عمران ـ ٣ ـ آيه ٥٩ «پديدار شد.» حال است نسبت به زمان «پديدآى» نه زمان نزول آية ، ونفرموده «ثمّ قال له كن فكان» بلكه فرمود : «فيكون» تا دانسته شود كه پيدايش آدم مقارن فرمان تكوينى خدا بوده ، چنانچه بطور كلّىّ فرموده : («إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ :) چون بخواهد خدا چيزى را كارش جز اين نيست كه آن را گويد پديدآى پس پديد ميآيد ـ سورة يس ـ ٣٦ ـ آيه ٨٢» واين را حكايت حال ماضى گويند ، چون فعل حال است ، ولى در ماضى زمان تكلّم ، امّا حكايت حال مستقبل ، مانند «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ ٢٢ عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ ٢٣ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ ٢٤ يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ ٢٥ خِتامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ ٢٦. همانا نيكوكاران در نعمتى هستند ، بر تختها نشسته مينگرند ، مشاهدة ميكنى در چهره هاى آنان طراوت آن نعمت را ، نوشان شوند از باده سربسته ، سر آن بسته زمشك است پس رغبت كنندگان در آن رغبت نمايند ، سورة المطفّفين ـ ٨٣» ، «ينظرون وتعرف ويسقون» حال است نسبت به زمان («إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ» *) نه زمان نزول آية ، زيرا آيات راجع به قيامت است.
٧ ـ ماده فعل دلالت بر زمان مطلق دارد ، وصيغه اش دلالت بر خصوصيّت زمان ميكند از ماضى وحال ومستقبل ، لكن اين دو دلالت در صورتى است كه فعل زمانى باشد ، پس صفات الهىّ كه بصيغه فعل آورده ميشود ، مانند «علم الله ويقدر الله» زمان در آنها نيست