«زيد اكثر حولا من بكر : زيد چپچشميش بيشتر از بكر است».
وهمينگونه است اگر بخواهند در ذاتى تفضيل دهند نه در حدث مانند : («أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مالاً وَأَعَزُّ نَفَراً :) ومن از تو مالم بيشتر ، ونفراتم عزيزتر هستند ـ الكهف ـ ١٨ ـ ٣٤».
(«وَمَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى وَأَضَلُّ سَبِيلاً :) وكسى كه در اينجا كور است پس او در آخرت كور است وگمراه تر است ـ الاسراء ـ ١٧ ـ ٧٢».
(«فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى سَبِيلاً :) پس پروردگارتان داناتر است به كسى كه او بهتر راهنمائى شده ـ الاسراء ـ ١٧ ـ ٨٤» اهدى در اينجا معنى اسم مفعول را دارد.
(«إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالاً وَوَلَداً :) اگر مرا كمتر از خود مى بينى از جنبه مال وفرزند ـ الكهف ـ ١٨ ـ ٣٩».
(«وَكَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً وَرِءْياً :) وچه بسيار هلاك كرديم پيش از آنان از اهل هرزمانى كه آنان از جنبه اثاث وزيور بهتر بودند ـ مريم ـ ١٩ ـ ٧٤».
ونيز اين گونه جائز است گرچه داراى شرائط هم باشد ، مانند :
(«وَكانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلاً :) وانسان بيش از هرچيزى جدل كننده است ـ الكهف ـ ١٨ ـ ٥٤» وجائز است گفته