در آنجا اجتماع كردند.
«حبلىّ» در نسبت بنى الحبلى : دسته اى از انصار.
«حرمىّ» در نسبت حرم مكّة ، ولى در صورتى كه وصف انسان شود.
«ديرانىّ» در نسبت دير : كليساى ترسايان.
«دهرىّ» در نسبت دهر : قبيله ايست ، وبمعنى روزگار نسبتش بر قاعدة آمده است.
«روحانىّ» در نسبت روح.
«دارانىّ» در نسبت داريّا : دهى است.
«ربّانىّ» در نسبت ربّ.
«رقبانىّ» در نسبت رقبة : گردن ، در صورتى كه كلفت باشد.
«روحانىّ» در نسبت روحاء : نام چند مكان است ، يكى از آنها ميان مكّة ومدينة است.
«رازىّ» در نسبت رىّ : شهرى است نزديك تهران.
«شعرانىّ» در نسبت شعر بدن ، ولى در صورتى كه بسيار باشد
«صدرانىّ» در نسبت صدر : سينه ، در صورتى كه فراخ باشد
«صنعانىّ» در نسبت صنعاء : شهرى است در يمن ، ودهى است نزديك شام.
«طائىّ» در نسبت طيّئ : قبيله ايست.
«عبدىّ» در نسبت بنى عبيدة : طائفه ايست.
«عبقسىّ» در نسبت عبد قيس : نام مردى.