كه وول بوده ، وبعضى گفته اند : اصل اوّل : اوال بوده ، وديگرى گفته : اصلش ووال يا ووّل بر وزن فوعل است ، ولى قول اوّل ودوم صحيح بنظر ميرسد ، وبناء بر آن صيغه اش اسم تفضيل است ، وفعلى از آن نيامده ، ولى در استعمالات معنى تفضيل از آن ارادة نميشود ، بلكه بمعنى مقدّم استعمال ميشود ، وآن دوگونه است : اوّل حقيقىّ ، وآن چنان است كه بر ديگران مقدّم است ، وچيزى بر آن مقدّم نيست ، ودر فارسى نخست ونخستين گويند ، واوّل اضافىّ ، وآن چنان است كه بر چيزى مقدّم است ، ولكن ميشود چيز ديگرى بر آن مقدّم باشد ، ودر فارسى پيش وپيشين گفته ميشود ، وگفته اند : «هذا اوّل منك» بمعنى تفضيل نادرا استعمال شده ، يعنى : هذا اقدم منك ، ومقابل اوّل از جهت صيغه آخر ، وموءنثش اخرى است ، ولكن در عرف بمعنى غير ، يعنى : ديگر استعمال ميشود ، ودر مقابل اوّل كلمه آخر كه صيغه اسم فاعل ، ومؤنثش آخرة است ميآورند ، يعنى : مؤخّر ، وآن نيز حقيقىّ است كه در فارسى پايان گويند ، واضافىّ كه پس وپسين گفته ميشود ، واضافىّ در هردو از حقيقىّ اعمّ است.
٣ ـ «انسان» بر وزن فعلان است ، واز «انس» گرفته شده ، زيرا زندگى انسان انسىّ واجتماعىّ است ، و «انس» با حذف الف ونون به همان معنى است ، وبعضى گفته اند از «نسيان» گرفته شده زيرا نسيان لازمه انسان است ، چنانچه گفته شده : «الانسان اسير السّهو والنّسيان» وبناء بر اين لام الفعل را قلب به همزة ، وپيش فاء الفعل نقل كرده اند ، ووزنش «لفعان» است ، وبعضى گفته اند : لام