است ، وضد اين معنى كه «رواج» باشد در ماده «انفق» است كه از هرجهت مانند «اكسد» استعمال ميشود.
«اخبث الرّجل : آن مرد يارانش خبيث شدند» خبيث يعنى پليد ، در دعاء بيت الخلوة درباره شيطان «خبيث ، مخبث» گفته شده ، يعنى خودش پليد ويارانش پليد هستند ، ثلاثى مجرد اين ماده «خبث ، يخبث ، خبثا وخباثة وخباثية» است.
«اقوى الجمّال : شتربان شترانش قوىّ شدند» ثلاثى مجردش «قوى ، يقوى ، قوّة» است.
«اعاف الرّجل : آن مرد چهارپايانش از آب خوردن عياف داشتند» عياف : كراهت وبى ميلى است ، واگر به خود حيوان نسبت دهى ميگوئى : «عاف ، يعاف ، عيفانا وعيافا» و «عاف ، يعيف ، عيفا» وثلاثى مجرد اين ماده متعدى است.
«اكلب الجمّال : ساربان شترش كلب گرفت» كلب : هارى سگ ومستى شتر وديوانگى حيوانات است كه چموش وناآرام ميشوند ، ثلاثى مجردش «كلب ، يكلب ، كلبا» است.
«امات زيد : زيد فرزندش مرد» يا «موت در مواشى او افتاد» ثلاثى مجردش «مات ، يموت ، موتا» است.
«اشبّ زيد : زيد فرزندش شابّ شد» يعنى جوان شد ، ثلاثى مجردش «شبّ ، يشّب ، شبابا وشبيبة» است.
" اطلب الماء : آب طالب پيدا كرد" ثلاثى مجردش" طلب