حروف اصلى وزياده كلمه مشتبه را تشخيص ميدهيم ، مثلا :
«شمال : بادى كه از جانب قطب شمال ميوزد» و «شمال» نيز گفته ميشود ، مشتبه است كه رباعى مجرد است بر وزن فعلل ، ودر شمال همزه به الف تبديل شده ، يا ثلاثى مزيد است بر وزن فعال وفعال وهمزه زائد است ، مشتقّات ديگر را كه مراجعة ميكنيم معلوم ميشود ثلاثى مزيد است ، مانند «شمل وشميل» بهمان معنى و «اشمل القوم : در باد شمال واقع شدند».
" رعشن : لرزان" مشتبه است كه نون اصلى است وبر وزن فعلل رباعى مجرد است يا زائد وبر وزن فعلن ثلاثى مزيد است ، مشتقات ديگر نشان ميدهد كه فعلن است ، مانند" رعش ورعيش" بهمان معنى ، وارتعش : لرزيد" وغير اينها.
«دلامص : زره نرم برّاق» مشتبه است كه اسم رباعى مزيد است بر وزن فعالل ، يا ثلاثى مزيد است بر وزن فعامل وميم زائد است ، والف البتّه در هرصورت زائد است ، مشتقّات ديگر نشان ميدهد ثلاثى مزيد است ، مانند : «دلّصت الدّرع» زره را نرم وبراق نمودم.
٤ ـ عدم النّظير : بى مانند بودن ـ يعنى اگر اصلى گرفتن حرفى موجب شود كه آن كلمه از جهت وزن بى مانند شود ، حكم ميكنيم كه آن حرف زياده است ، مانند :
«تتفل : بچه روباه» و «ترتب : چيز پايدار» تائى كه بر سر هردو كلمه است مشتبه شده كه اصلى است واسم بر وزن فعلل است يا زائد واسم بر وزن تفعل است ، بايد گفت صورت دوم است ، زيرا