ووعد در نويد خير استعمال ميشود ، اگر گفته شود «وعد وعدا» يعنى نويد خيرى داد ، و «وعد وعيدا» يعنى نويد شرّى داد ، ونيز گفته اند ثلاثى مجرد استعمال ميشود براى نويد خير ، وباب افعال استعمال ميشود براى نويد شرّ.
٢ ـ " وجل ، يوجل ، ايجل ، وجلا وموجلا : ترسيدن" واز خصوصيّات اين ماده آنكه جائز است فاء الفعل در مضارع قلب به ياء يا الف گردد ، و" ييجل وياجل" گفته شود ، ودر اين باب مانند باب" فعل يفعل" گاهى فاء الفعل از مضارع حذف ميگردد ، اگر حرف حلق در آن باشد ، مانند : " وسع ، يسع ، سعة : فراخ بودن وگنجايش داشتن وفراگرفتن"
٣ ـ وهب ، يهب ، هب ، وهبا ووهبا وهبة : بخشش كردن «واز اين باب است» ودع ، يدع ، دع ، ودعا «واز باب فعل يفعل است» وذر ، يذر ، ذر ، وذرا «هر دو به معنى : رهاكردن ، وگفته اند كه صيغه ماضى واسم فاعل ومفعول ومصدر از اين دو مادّه استعمال نشده ، ودر قرآن وغير آن فقط صيغه مضارع وامر آمده است ، لكن در صحاح اللّغة وتاج العروس مثالهائى در ضمن اشعارى آورده ودر قرآن بعضى قرّاء غير سبعة» (ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَما قَلى :) ونه رها كرده ترا پروردگارت ونه دورى كرده ـ سورة الضّحى ـ ٩٣ ـ آيه ٣ «خوانده اند ، وقرائت مشهور از باب تفعيل است ، پس ميتوان گفت نادر است ، نه متروك بالكلّيّة ، واز اين باب است» وضع ، يضع