وابواب افعال ، هم لازم ميآيد ، وهم متعدّى ، جز باب فعل يفعل وباب انفعال وافعلال وافعنلال وافعلّال كه اين شش باب متعدى نميآيد چنانچه ابن قتيبة در ادب الكاتب گفته است.
وفعل لازم از هربابى به حرف جرّ متعدّى ميشود ، مانند : " ذهبت. رفتم" وذهبت بزيد : بردم زيد را" ومباحث حروف جرّ در نحو مذكور است.
وبعضى افعال از يك باب ، هم متعدّى استعمال شده وهم لازم ، مانند : «رجعت : برگشتم» و «رجعت ريدا : برگرداندم زيد را» و «وفرت النّعمة : فراوان شد نعمت» و «وفر الله النّعمة : فراوان كرد خدا نعمت را» و «خسف الارض فرو رفت زمين» و «خسف الله الارض : فرو برد خدا زمين را».
وفعلى كه بدون حرف جرّ مفعول ميگيرد ، متعدّى بنفسه ومفعولش را مفعول صريح گويند ، وفعلى كه بواسطه حرف جرّ مفعول ميگيرد متعدّى بالغير ومفعولش را مفعول غير صريح مينامند.
وبعضى افعال هم متعدّى بنفسه وهم متعدّى بالغير استعمال شده اند ، مانند" شكرت الله وشكرت لله" هر دو بمعنى" خدا را شكر كردم" است ، و ("اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ :) هدايت كن ما را براه راست سورة الحمد ـ ١ ـ آيه ٦ "و" ("قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ :) بگو همانا مرا هدايتم كرد پروردگارم سوى راه راستى ـ سورة الانعام ـ ٦ ـ ١٦١" و"(" نُورٌ عَلى نُورٍ يَهْدِي اللهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ :) نورى است بر نورى هدايت ميكند بنورش هركس را بخواهد ـ سورة