همچنان ديگر اقسام ، ودر يائى ميگوئى : رمى ، رميا ، رموا ، رميت ، رميتا ، رمين ، رميت الخ ، «رمى» يعنى : پرتاب شد ، وچون يائى است قلبى درش نيست ، ودر مكسور العين واوى ميگوئى : رضى ، رضيا ، رضوا ، رضيت ، رضيتا ، رضين ، رضيت ، رضيتما ، رضيتم ، رضيت ، رضيتما ، رضيتنّ ، رضيت ، رضينا «رضى» يعنى : پسنديده شد ، در اصل «رضو» بود ، واو قلب به ياء شد چنانچه در معلومش شد «رضى» گرديد ، وبر اين قياس ديگر مثالها را تمرين نمائيد ، ولفيف مفروق ومقرون بر قياس اينها دانسته ميشود ، چنانچه گوئى : وقى ، وقيا ، وقوا ، وقيت ، وقيتا ، وقين ، وقيت ، وقيتما ، وقيتم ، وقيت ، وقيتما ، وقيتنّ ، وقيت ، وقينا «وقى» يعنى : نگه داشته شد ، وگوئى : روى ، رويا ، رووا ، رويت ، رويتا ، روين ، رويت ، رويتما ، رويتم ، رويت ، رويتما ، رويتنّ ، رويت ، روينا «روى» يعنى : روايت شد.
ودر مضاعف گوئى : مدّ ، مدّا ، مدّوا ، مدّت ، مدّتا ، مددن ، مددت ، مددتما ، مددتم ، مددت ، مددتما ، مددتنّ ، مددت ، مددنا «مدّ» يعنى : كشش داده شد ، در اصل «مدد» بود ، عين الفعل ساكن ودر لام الفعل ادغام شد «مدّ» گرديد.
اما مضارع ثلاثى مجرد مجهول را گوئى : ينصر ، ينصران ، ينصرون ، تنصر ، تنصران ، ينصرن ، تنصر ، تنصران ، تنصرون ، تنصرين ، تنصران ، تنصرن ، انصر ، ننصر ، «ينصر» يعنى يارى ميشود ، وبر اين قياس سائر صيغه ها ، وهمچنان است مكسور العين ومفتوح العين ، چنانچه گوئى : يضرب ، يضربان ، يضربون ، تضرب ، تضربان ، يضربن ،