ممكن است بقرينه كلام يا دليل ديگرى فهميده شود كه وقوع در مستقبل است ، مانند : («فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ :) پس امروز مومنان بر كافران ميخندند ـ سورة المطفّفين ـ ٨٣ ـ آيه ٣٤» «فاليوم» اشارة به روز قيامت است ، ومانند آنكه در خانه ات بگوئى : «انا اسافر» ، عقل دلالت ميكند كه در مستقبل خواهد بود ، ونون تاكيد نيز مضارع را مختصّ به مستقبل ميگرداند ، ودر آخر اين تقسيم آن را شرح ميدهيم.
٤ ـ جماعتى از علماء عربيّت گفته اند : لام مفتوح بر سر فعل مضارع داخل ميشود وآن را مختصّ به حال مينمايد ، وآن را لام ابتداء ناميده اند ، مانند" ليضرب زيد" ، وبر اين مدّعى دليلى نيست ، وفائده لام ابتداء بر سر مضارع وغير مضارع فقط تأكيد است ، چنانچه" قد" بر سر ماضى ، و" انّ" بر سر اسم تاكيد را ميرساند ، بلكه اين لام گاهى بر سر" سوف" داخل ميشود ، مانند : (وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى :) ترا بخشش ميكند پروردگارت تا راضى شوى ـ سورة الضّحى ـ ٩٣ ـ آيه ٥" واگر اين مدّعى درست باشد تناقض لازم ميآيد ، پس حرفى نداريم كه دلالت بر اختصاص مضارع به حال نمايد ، ولى ممكن است از قرينه كلام يا دليل ديگرى دانسته شود ، مانند : " يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآياتِ اللهِ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ : اى اهل كتاب چرا كفر ميورزيد به آيات خدا وشما شهود ميكنيد ـ سورة آل عمران ـ ٣ ـ آيه ٧٠" يعنى : معجزات ودلائل حقّانيّت پيغمبر وقرآن را ، والبتّه عقل دلالت ميكند كه در حال خطاب بايد