ودر مرتبه چهارمش حرف مدّ واقع گردد ، مانند «اكذوبة : دروغ ، ارجوزة : نوعى از شعر ، احدوثة : حديث ، اسلوب : راه وروش ، اضبارة : دسته بسته كتاب وكاغذ ، ابريق : آفتابه ، ابريج : مشگى يا ظرفى كه در آن دوغ زنند تا كره اش را گيرند» در اينها گوئى : «اكاذيب ، اراجيز ، احاديث ، اساليب ، اضابير ، اباريق ، اباريج».
٢٥ ـ «مفاعل» جمع اسم چهار حرفى كه اولش ميم زائد است ، مانند «مجلس ، مسجد ، مكرمة ، مفتح ، مقبرة ، منزل ، مرتع ، معيشة ، مصيف ،» ميگوئى : «مجالس ، مساجد ، مكارم ، مفاتح ، مقابر ، منازل ، مراتع ، معايش ، مصايف ،».
واگر از اين اسماء معتل العين باشد وقلب به الف شده باشد به اصلش برميگردد ، مانند ، «مفازة : بيابان مغارة : غار ، منارة» ميگوئى : «مفاوز ، مغاور ، مناور».
٢٦ ـ " مفاعيل" جمع است براى همان گونه اسم باضافه آنكه در مرتبه چهارمش حرف مدّ باشد ، مانند" مفتاح ، ميزان ، مصباح ، ميثاق ، مطمورة : زيرزمين ، مسكين ، ميگوئى : " مفاتيح ، موازين ، مصابيح ، مواثيق ، مطامير ، مساكين".
٢٧ ـ «تفاعل» جمع است براى اسم چهار حرفى كه اولش تاء زائد باشد ، مانند «تجربة ، تنبل ، ترقوة : چنير گردن ، تذكرة» ميگوئى : «تجارب ، تنابل ، تراقى ، تذاكر».
٢٨ ـ " تفاعيل" جمع است براى همان گونه اسم باضافه حرف مدّ در مرتبه چهارمش ، مانند" تكليف ، تقسيم ، تنبال وتنبول وتنبالة ،