كوتاه وكوتاهى ، تفراج ، تسبيح" ميگوئى : " تكاليف ، تقاسيم تنابيل ، تفاريج ، تسابيح".
٢٩ ـ " يفاعل" جمع است براى اسم چهار حرفى كه اولش ياء زائد باشد ، مانند" يعمل ويعملة : شتر نر وماده كاركن نجيب ، يحمد : نام مردى ، ينبع : نام قلعه ايست در راه حاجيان مصر" ميگوئى : " يعامل ، يحامد ، ينابع".
٣٠ ـ " يفاعيل" براى همان گونه اسم باضافه حرف مدّ ، مانند" ينبوع : چشمه ، يعفور : آهو وبچه گوزن ، يحموم : دود سياه ، يعسوب : رئيس بزرگ ، يعقوب : كبك نر ، يحمور : گورخر ، يقطين : بوته كدو ، ومانند آن ميگوئى : «ينابيع ، يعافير ، يحاميم ، يعاسيب ، يعاقيب ، يحامير ، يقاطين».
٣١ ـ " فواعل" جمع است براى اسم چهار حرفى كه حرف دومش الف يا واو باشد ، مانند" كوثر ، خاتم ، جائز : چوبى كه در سقف زير سر چوبهاى ديگر گذارند ، عالم : جهان ، خالفة : مرد احمق وزن وعمود خيمة ومردى كه درش خير نيست ، ناصية : پيش سر ، نافقاء : لانه موش صحرائى ، حاتم : نام مردى ، بازى : باز پرنده" ميگوئى : كواثر ، خواتم ، جوائز ، عوالم ، خوالف ، نواصى ، نوافق ، حواتم ، بوازى".
ونيز جمع است براى فاعل مؤنث عاقل ، چه با تاء باشد ، مانند" طالبة ، شاعرة ، خاطئة : زن خطاكار ، خاطية : زن راه رونده ، ضاربة" يا بى تاء باشد ، مانند"" حائض ، طالق ، حامل" ميگوئى : طوالب ،