«ذرّيّة : فرزند» مانند «وَجَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ : وفرزندان نوح را بازماندگان قرار داديم ـ الصّافات ـ ٣٧ ـ ٧٧» در اينجا جمع آمده ، («قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً :) زكريّا گفت پروردگارا مرا از نزد خودت فرزند پاكى عطا كن ـ آل عمران ـ ٣ ـ ٣٨» اينجا مفرد است ، جمعش «ذرّيّات» آمده.
«جنب : ناپاك ودور» در قرآن است : («وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا :) واگر ناپاك هستيد پس خود را پاك كنيد ـ المائدة ـ ٥ ـ ٦» در اين آيه جمع آمده ، («وَالْجارِ ذِي الْقُرْبى وَالْجارِ الْجُنُبِ :) وبه همسايه نزديك وهمسايه دور نيكى كنيد ـ نساء ـ ٤ ـ ٣٦».
«ضيف : مهمان» در قرآن است («قالَ إِنَّ هؤُلاءِ ضَيْفِي فَلا تَفْضَحُونِ :) لوط گفت همانا اينان مهمانان من هستند پس مرا رسوا نكنيد ـ الحجر ـ ١٥ ـ ٦٨» واستعمال مفرد در قرآن نيامده ، جمعش «اضياف وضيوف وضيفان» آمده.
«ولد وولد : فرزند» گفته ميشود : «هؤلاء ولد فلان وزيد ولد عمرو» جمعش «اولاد وولدان» آمده.
«قريب وقليل» ومانند آن وغير آن از اوزان صفة مشبهة ، لكن سماعىّ است ، ودر آيات مثالهائى دارد ، واين الفاظ ومانند آنها براى تثنية ومؤنث نيز استعمال ميشود.
١٣ ـ در تقسيم سوم دانستى كه اسم يا علم است يا اسم جنس ، واسم جنس براى قليل وكثير يكسان استعمال ميشود ، لكن بعضى از آنها را در صورت اراده واحد واثنين با تاء استعمال مينمايند ، مانند