مجازات انجام گردد ، مانند :
(«قاتَلَهُمُ اللهُ :) بكشد آنان را خدا ـ منافقون ـ ٦٣ ـ ٤» اين آيه درباره منافقان است ، ومجازات كارهايشان نسبت به دين خدا هلاك كردن آنان است در دنيا وآخرت.
وبعضى مثال («يُخادِعُونَ اللهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا») را از اين قسم گرفته اند ، زيرا منافقان نسبت به دين خدا خدعه ها كردند وخدا در قيامت آنان را مجازات خواهد فرمود.
٤ ـ از هردو طرف يك گونه فعلى نسبت به چيزى واقع شود ، مانند :
«جاذبت زيدا ثوبا : با زيد مجاذبة كردم در لباسى» مجاذبة از جذب است ، جذب : سوى خود كشيدن است ، يعنى من وزيد لباسى را گرفته بوديم وهريك سوى خود ميكشيديم.
٥ ـ ظهور فعل از هريك در برابر ديگرى بى آنكه مفعول باشند ، واين در افعالى است كه ثلاثى مجردش متعدى نيست ، مانند :
«صابروا الاعداء : شكيبائى كنيد در برابر دشمنان» يعنى چنانچه دشمنان در برابر شما صبر وپايدارى دارند ، شما نيز در برابر آنان صبر وپايدارى كنيد.
«شاعرت زيدا. با زيد مشاعرة كردم»
«كارمت حميدا : با حميد مكارمة كردم» مكارمة از كرم است ، كرم : هر خلق وهرخلق زيبائى است ، وظهور هرعمل پسنديده را نيز كرم گويند ، يعنى : من در برابر حميد وحميد در برابر من اظهار