وبمعانى ديگر نيز آمده ، و «علا ، يعلو ، اعل ، علوّا : بلندى داشتن» و «زكا ، يزكو ، ازك ، زكوا ، وزكاء : افزايش يافتن» وبمعنى پاك وبى آلايش شدن نيز آمده.
٢ ـ باب «فعل ، يفعل» مانند : «سرو ، يسرو ، اسر ، سروا وسراوة وسرا وسراء : با مردانگى وگذشت بودن».
چهارده صيغه ماضى : " سرو ، سروا ، سروت ، سروتا ، سرون ، سروت ، سروتما ، سروتم ، سروت ، سروتما ، سروتنّ ، سروت ، سرونا ، " سروا" جمع مذكّر غائب در اصل" سرووا" بود ، ضمّه لام الفعل را براى ثقل كلمه حذف كردند ، پس لام الفعل به التقاء ساكنين ساقط شد" سروا" گرديد ، وسيزده صيغه ديگر بى اعلال ، ومانند صحيح صرف ميشود ، زيرا عين الفعل مفتوح نيست تا لام الفعل در آن صيغه هائى كه متحرّك است قلب به الف شود واگر التقاء ساكنين شد حذف گردد ، برخلاف باب سابق ، وصيغه هاى مضارع وامر از اين باب عينا مانند باب سابق اعلال وصرف ميگردد ، زيرا مانند آن باب مضارعش بر وزن" يفعل" است ، واز اين باب است : " رخو ، يرخو ، ارخ ، رخوة ورخاوة : سست بودن" و" بذو ، يبذو ، بذاء : بد زبان بودن" وفعل ناقص از اين باب اندك است ، وبيشتر مادّه ها كه از اين باب آمده از باب سوم نيز آمده.
٣ ـ باب «فعل ، يفعل» مانند : «رضى ، يرضى ، ارض ، رضا ورضوانا ومرضاة : پسنديدن وخوشنود شدن».
چهارده صيغه ماضى : " رضى ، رضيا ، رضوا ، رضيت ، رضيتا ،