با كلمه «ما» بسيار آمده ، مانند : («قَلِيلاً ما تُؤْمِنُونَ ، قَلِيلاً ما تَذَكَّرُونَ ، * قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ» *) ومفسّرين در اين آيات بر آن دو معنى اختلاف كرده اند ، بعضى گفته اند : كم ايمان ميآوريد وكم شكر ميگذاريد وكم متذكّر ميشويد ، وبعضى گفته اند : ايمان نميآوريد وشكر نميگذاريد ومتذكر نميشويد ، واين دو تركيب نيز از اين فعل نقل شده : «قلّ رجل يقول ذلك الّا زيد واقلّ رجل يقول ذلك الّا زيد» اول صيغه مصدر ودوم صيغه اسم تفضيل است ، ولى هردو بمعنى : «نباشد مردى كه چنان گويد جز زيد» است ، اين چنين صاحب تاج العروس از ، ابن جنّىّ نقل نموده ، ولى صاحب منتهى الارب تركيب آن دو را گونه ديگرى گفته وصيغه فعل گرفته است ، و «كثيرا ما : بسيار باشد» نيز استعمال شده مانند : «كثيرا ما طالعت هذا الكتاب : بسيار باشد كه اين كتاب را مطالعة كردم».
٩ ـ «طالما» بمعنى ديرزمان ، چنانچه گوئى : «طالما ، انتظرتك : دير زمانى است كه انتظارت را دارم».
١٠ ـ «شدّما» بمعنى سخت ، چنانچه گوئى : «شدّما انّك ظالم : سخت تو ستمگر هستى».
١١ ـ «تبارك» بمعنى : تقدّس ، چنانچه گفته ميشود : («تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ :) منزّه ومقدّس است آن كس كه بدست اوست پادشاهى ـ سورة الملك ـ ٦٧ ـ آيه ١» واين فعل باين معنى مخصوص خدا است ، وبديگرى نسبت داده نميشود ، وغير از ماضى مفرد استعمال نشده.