١٢ ـ «تعال» صيغه امر از باب تفاعل ، بمعنى : بيا ، شش صيغه امر حاضر دارد : «تعال ، تعاليا ، تعالوا ، تعالى ، تعاليا ، تعالين» وباين معنى ماضى ومضارع استعمال نشده ، در قرآن است : («قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللهَ :) بگو اى اهل كتاب بيائيد سوى كلمه اى كه ميان ما وميان شما يكسان است كه نپرستيم جز خدا را ـ آل عمران ـ ٣ ـ آيه ٦٤»
١٣ ـ «هات» فعل امر است از باب مفاعلة ، بمعنى : بياور ، شش صيغه امر حاضر دارد : «هات ، هاتيا ، هاتوا ، هاتى ، هاتيا ، هاتين» در قرآن است : («قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ :) بگو بياوريد برهانتان را اگر راستگو ميباشيد : سورة البقرة ـ ٢ ـ آيه ١١١» واز غير اين باب به اين معنى نيامده.
١٤ ـ «سقط فى يده» اين جملة درباره كسى گفته ميشود كه خطاكاريش ظاهر شود وپشيمان گردد ، وترجمه لفظى آن «افتاد در دستش» ميباشد ، در قرآن است : («وَلَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَيَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ :) وچون يهوديان از گوساله پرستى پشيمان شدند وديدند كه گمراه شده اند گفتند اگر پروردگارمان ما را رحمت نكند ونيامرزد از زيان كاران ميباشيم ـ الاعراف ـ ٧ ـ آيه ١٤٩» ، واين لفظ به اين معنى جز اين صيغه استعمال نشده ، وافراد وتثنية وجمع وتذكير وتانيث آن باعتبار ضميرى است كه در آخر جمله است ، وصاحب قاموس گفته : «اسقط» نيز آمده است ، وشايد مناسبتش با معنى اصلى آن باشد