نهيم چنان كه دايره نصف النهار كره بر دايره نصف النهار كه بر زمين پديد آورده باشيم منطبق شده باشد شاقولى از دايره نصف النهار درآويزيم از آن جهت كه شمال باشد وجزو شمس از دايره فلك البروج معلوم كنيم وآن شخص كه از موم كرده باشيم بر آن جزو نهيم وكره مى جنبانيم تا آن سايه شخص نباشد پس ربع دايره بكشيم يا از چوب يا از كاغذ ونبود قسمت كنيم ويكسر اين ربع بر دايره نصف النهار نهيم ويك سر مى جنبانيم بر سطح دايره افق تا آن درجه كه ارتفاع باشد مماس درجه آفتاب شود واز آنجا كه شاقول در آويخته باشد تا پاى اين ربع بشماريم آن سمت باشد وبر افق نگاه كنيم آنچه از دايره فلك البروج برآمده باشد آن طالع وقت باشد.
(٢) باب در معرفت قوس النهار
ومعلوم كنيم جزو آفتاب را وبر دايره افق نهيم وآن جزو را كه از دايره معدل النهار بر افق باشد نشان كنيم وكره بگردانيم در حلقه تا جزو آفتاب ديگر بار نشان كنيم وما بين هر دو علامت بشماريم كه آن قوس النهار آن روز باشد.
(٣) باب در قوس الليل بشبهه
جزو آفتاب را از فلك البروج بر دايره افق مغرب است وكره در زير خلق بگردانيم تا ديگر بار آن درجه آفتاب بر افق مشرق پديد آيد وبعد از آن نشان كند كه جزوى كه بر افق باشد از دايره معدل النهار وما بين هر دو علامت بشماريم آن قدر كه يافته باشيم قوس النهار باشد.
(٤) باب در ساعات مستوى
چون قوس النهار معلوم كرده باشيم بر پانزده قسمت كنيم آنچه بيرون آيد ساعات مستوى باشد وچون از پانزده چند عدد افزون باشد در چهار ضرب كنيم كه آن كسر ساعت باشد.
(٥) باب در ساعات زمانيه
چون خواهيم كه ساعات زمانى معلوم كنيم قوس النهار بر دوازده قسمت كنيم آنچه بيرون آيد ساعات زمانى باشد ودر كسر همان كنند كه در ساعات گفته شد.